آیا این سوال به ذهن شما هم خطور کرده است که ” چرا برندینگ ؟ ” اصلا برای چه می بایست برندینگ انجام دهیم؟ برای پاسخ به این سوالات باید بگوئیم که، هنگامی که نوبت به برندسازی می رسد، بسیاری از سازمان ها بدون در نظر گرفتن استراتژی های لازم در این زمینه، تیری در تاریکی انداخته و اقدام به ساخت و ایجاد برند می نموده و با استفاده از آن وارد بازار کسب و کار شده و به فعالیت می پردازند، ولی این کار، کاملا اشتباه است. در واقع با این کار آن ها دچار اشتباه بزرگی خواهند شد که سال ها بعد متوجه عواقب آن خواهند شد. در این مقاله در این خصوص به بحث و صحبت خواهیم پرداخت و سعی خواهیم کرد تا علاوه بر بیان اهمیت برندینگ، اصول اولیه برندینگ (branding) و برندسازی را نیز برای شما عزیزان بیان کنیم.
با وجودی که انتخاب رنگ و طرح یک برند ممکن است کار ساده ای به نظر بیاید اما، یک برند موفق باید بتواند اهدف اصلی کسب و کار را دنبال کند و نیز با نیازهای مخاطب سازگار بوده و او را به خود جذب کند. جذب مشتری و پولسازی، ممکن است هدف تعریف شده ی شرکت شما باشد، اما این را بدانید که شما می بایست تاکیدتان بر هدف بزرگ تری فراتر از مسائل مالی باشد.
به طور کلی، یک استراتژی نام تجاری مشخص به همراه یک پیام مختصر، به دور از یکپارچگی، به هیچ عنوان موثر نخواهد بود. درست است که تاکتیک های بازاریابی، از طریق یک زبان برند یکپارچه، تقویت می شوند، اما چنانچه ساده بوده و یکپارچگی در آن احساس نشود، به راحتی سقوط خواهد کرد. پس لازم است بدانید که ایجاد یک برند اصلا کار ساده ای نیست و بهتر بگوئیم، تا حدودی می تواند به سختی بالا رفتن از صخره ها باشد و راه حل آن این است که پله پله مسیر برندینگ را طی کنید. در ادامه فازهای فرایند برندینگ را به همراه اصول اولیه برندینگ (branding) و برندسازی برای شما عزیزان بیان خواهیم کرد، لطفا همراه ما باشید.
بیشتر بخوانید :
اصول اولیه برندینگ (branding) و برندسازی
فاز اول : تحقیق و حسابرسی
در اصول اولیه برندینگ (branding) و برندسازی ، یک تحقیق جامع و استراتژیک و یک فرآیند حسابرسی، زمینه ساز تمام تلاش های آینده ی نام تجاری شما خواهد شد. برای به دست آوردن یک دیدگاه مشخص و درک بهتر از کیفیت برند شما، باید کار را با تجزیه و تحلیل تمام موارد بازاریابی فعلی خود شروع کنید، به طور مثال : بیانیه ماموریت، سند چشم انداز، گزاره ارزش، نمودار سازمان، طرح کسب و کار، طرح بازاریابی، گزارش سالانه، تحقیقات بازار موجود ، نظرسنجی کارکنان، سخنرانی مدیر عامل، انتشارات مطبوعاتی، اخبار، بروشورها، وب سایت کنونی و غیره را مورد تجزی و تحلیل قرار دهید. علاوه بر این، مصاحبه ها باید با کارکنان داخلی و مشتریان خارجی انجام شود. در این مرحله نیز مهم است که برند رقبای خود را نیز بررسی و تحلیل کنید.
فاز دوم : تعریف برند
شما معماری برند خود را میتوانید با توجه به آنچه واقعا از برند خود انتظار دارید، پایه گذاری کنید. به طور مثال از خود بپرسید که آیا می خواهید برندینگ را برای کل شرکت خود انجا دهید؟ یا نه می خواهی برندینگ را برای محصول یا سرویس خاصی انجام دهید؟ پس از آن باید هدف اصلی برند خود را مشخص نموده و تعهدات خود را تعریف کنید. جالب است بدانید که استفاده از صفات انسانی در برندینگ، می تواند وفاداری و اعتماد مشتریان را نسبت به شما بیشتر کند.
فاز سوم : جایگاه برند خود را مشخص کنید
حالا نوبت به آن رسیده تا جا یگاه برند خود را در ذهن مشتریان مشخص کنید. اینکه برند شما برای افراد مختلف معانی مختلفی داشته باشد یک ویژگی بسیار مهم است. از الزامات این کار این است که هدف بازار خود را به گروه های کوچکی تقسیم کنید و گزاره ی ارزش را برای هر کدام به صورت جداگانه تعریف کنید.
فاز چهارم : ارائه ی برند
درنهایت، در این مرحله شما می بایست یک نام، لوگو، تایپوگرافی، پالت رنگ، تصویر شبیه سازی شده و صدای برند خود را به بازار و برای مخاطبین عرضه کنید. در واقع در این مرحله برند شما از لحاظ ظاهری و مفهمومی آماده بوده به طوری مخاطب هم از لحاظ ظاهری و هم از لحاظ احساسی بتواند با آن ارتباط برقرار کند.
فاز پنجم : اطلاع رسانی
اصل دیگر از اصول اولیه برندینگ (branding) و برندسازی ، اطلاع رسانی است. پر واضح است که زمانی که هیچ کس در مورد برند شما چیزی نداند، تمام زحمات شما در زمینه ی برندینگ بی نتیجه خواهد ماند. پس شما می بایست تلاش کنید تا برند خود را به بهترین و موثر ترین شکل ممکن به دیگران بشناسانید.
فاز ششم : ارزیابی برند
فرایند برندینگ، نیازمند زمان و تحقیق و بررسی می باشد. زمانی که برند خود را ساختید، این پایان کار نیست. یک برند خوب برای اینکه بتواند موثر و موفق بماند نیازمند بررسی و کنترل و ارزیابی است. ارزیابی کارآیی برند، به صورت داخلی و خارجی، نیازمند انجام نظر سنجی از مشتریان، کارمندان و سازندگان برند می باشد. به این ترتیب شما قادر به تشخیص مشکلات و نواقص خواهید بود و در صدد رفع آن ها بر خواهید آمد.
این عجیب نیست که احساسات، اغلب به عنوان نیروی محرک تصمیم گیری مشتریان به سمت کسب و کار شما به حساب می آید. هنگامی که بین مشتریان ارتباط عاطفی مناسبی با برند شما برقرار می شود، زمینه ارتباط موثری ک می تواند منجر به خرید شود، برقرار می شود. یک استراتژی نام تجاری جامع، تمام تلاش های بازاریابی آینده را تقویت خواهد کرد، وفاداری مشتری را افزایش می دهد و در طول زمان، بازده قابل توجهی را برای سرمایه گذاری به ارمغان می آورد.
همراهان همیشگی مکعب، از اینکه تا پایان مقاله ی اصول اولیه برندینگ (branding) و برندسازی ، همراه ما بودید از شما سپاسگزاریم. هر گونه سوال یا مشکلی را با همکاران ما در تیم مهندسی مکعب هوش و نقش در میان بگذارید. منتظر شنیدن صدای گرمتان هستیم
Leave A Comment