برندینگ احساسی(Emotional Branding) ، نوعی از برندسازی و استراتژی کسب و کار است که، باعث می شود که شما از جانب مشتری یک فیدبک احساسی در مورد برند خود دریافت نموده و به این ترتیب مشتریان برای خرید، ترغیب شوند.
برندینگ احساسی(Emotional Branding) چیست؟
برندینگ احساسی(Emotional Branding) عبارت است از آنچه شما را از سایر رقبا، متمایز می سازد. این بدین معناست که، برند شما حاوی عکس و پیامی باشد که بازدیدکنندگان شما را در نگاه اول درگیر کند و باعث ایجاد یک رابطه ی ماندگار شود. در واقع آن مشتری انگیزه ای پیدا کند که فقط و فقط با شما کار کند و هیچ گاه به فکر خرید از سایرین نیز نیفتد.
آیا این برای شما خوشایند به نظر نمی آید که مشتریان شما بسیار بابت این مسئله هیجان زده شوند که، در زمینه کسب و کار شما، یک بیزینس فوق العاده کشف کرده اند؟ آیا شما دوست دارید که فقط با مشتریان واقعی کار کنید؟ قطعا پاسخ شما به این سوالات مثبت است و این مژده را به شما می دهیم که برندینگ احساسی(Emotional Branding) ، می تواند نیازهایی از قبیل را برای شما برآورده کند. در ادامه به بیان 5 استراتژی در زمینه برندینگ احساسی می پردازیم. تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
نکته اول :
نکته اول در مورد برندینگ احساسی این است که ، شما در ابتدای امر باید بر این مسئله واقف باشید که دنیای شما با مشتریانتان بسیار متفاوت است. پس لازم است که آنچه به مشتریانتان انگیزه ی خرید می دهد چیست؟ از ارزش های آن ها آگاه شوید. شما باید بدانید که مشتریان چه مواردی را در گذشته تجربه کرده اند و اکنون انتظارات آن ها چیست؟ و به طور کلی شما باید دغدغه مشتری را بدانید.
استراتژی اول : خودتان را به جای مشتریان قرار دهید. در مورد مشتریان تحقیق کنید و کنجکاو باشید. به مطالعه و تحقیق بپردازید تا آنچه کسب و کار شما را با مشتری پیوند می زند را بیابید. خرید های مشتریان را بررسی کنید تا سلیقه و قدرت خرید آن ها را دریابید.
نکته دوم :
نکته دوم به نکته اول مرتبط است اما قدری با آن متفاوت است.
آیا تا به حال این اتفاق افتاده است که، کسی کاری برای شما انجام دهد که شما هیچ وقت از او نخواسته اید. می دانید چرا این اتفاق می افتد؟ به این علت که آن شخص از شما به اندازه ی کافی شناخت پیدا کرده است.
این یعنی آگاهی از عمق نیازهای یک فرد. مشتریان نیز چنین نیازهایی دارند. مواردی هست که ممکن است آن ها را شگفت زده کرده و آن ها را به وجد آورد تا حدی که حتی شوک شوند. بنایراین، به این ترتیب شما می توانید از این طریق با آن ها ارتباط احساسی برقرار کنید.
استراتژی دوم : درست زمانی که شما با دنیای مشتری خود آشنا شدید، به دنبال نیازهای عمقی و اصلی آن ها بگردید. ممکن لازم باشد تا مقداری زمان بگذارید تا دریابید که چه چیز ان ها را شگفت زده می کند. این یک نکته ظریف اما بسیار با ارزش است.
نکته سوم :
نکته ی سومی که در مورد برندینگ احساسی(Emotional Branding) باید مد نظر داشت باشید این است که، تلاش کنی تا مشتری شما باور کند که شما واقعا همان کسی هستید که می توانید خدمتی را برای او به بهترین شکل انجام دهید. نوع برندینگ شما باید به گونه ای باشد که با مشتری حتی از راه دور، ارتباط احساسی برقرار کنید. شما باید به مشتری نشان دهید که ویژگی منحصر به فرد شما، که شما را از دیگران متمایز می کند چیست. این باعث می شود تا مشتری احساس کند که مشتری آنچه را می خواسته به دست آورده.
استراتژی سوم : 7 الی 10 سوال خودشناسی برای مشتریان خود مطرح کنید. این کار بسیار جالب است، چرا که شما به مشتریان نمی گوئید چه کاری انجام می دهید، بلکه به آن ها اجازه می دهید تا خودشان را به شما بشناسانند. در ادامه برخی از این سوالات را برای شما آورده ایم که می توانید در وب سایت یا رسانه اجتماعی خود آن ها را مطرح کنید.
- آیا احساس می کنید که خیلی سخت کار می کنید اما پیشرفتی ندارید؟
- مسیرهای زیادی پیش رو دارید اما نمیدانید از کجا شروع کنید؟
- آیا اطمینان دارید که در انجام کارهای خود فوق العاده هستید اما در زمینه کسب و کار خود از خودتان رضایت ندارید؟
و سوالاتی از این قبیل..
نکته چهارم :
نکته چهارم ذر ای پیچیده تر است زیرا آنچه تا کنون گفتیم در مورد شناخت مشتری ها و دیدگاه آن ها بود. اما در این نکته شما به واقع بازدیدکنندگان خود را شناسائی خواهید کرد. در این جا یک نکته متفاوت وجود دارد و آن هم این است که، علاوه بر تلاش برای شناخت مشتریان، می بایست راهنمای خوبی برای آن ها باشید چرا که آن ها به دنبال کسی می گردند که بتوانند به آن اطمینان کنند و روی کمک وی حساب کنند. در واقع در این جا شما یک مسئولیت متفاوت خواهید داشت.
استراتژی چهارم : در این مرحله کار شما این است که در ابتدا آن ها را ملاقات کنید سپس، به آن ها از طریق بهترین راه سرویس دهی کنید. در واقع مشتریان نمی دوانند که چه چیز برایشان بهتر است. آن ها رو ی کمک، راهنمائی و تجربیات شما حساب می کنند. البته توجه نمائید که شما نباید از اصطلاحات مرتبط با تجارت و رهبری استفاده کنید. در واقع این باعث می شود که آنچه مطرح می کنید برای آن ها خسته کننده باشد. در واقع شما باید به طور غیر مستقیم مشتریان را راهنمائی کنید. برخی از مشتریان بسیار نکته بین و حساس هستند. بنابراین ابتدا سعی کنید مشتریان خود را ابتدا بشناسید تا بتوانید راهنمائی های مناسب را برای آن ها ارائه دهید.
نکته پنجم :
نکته پنجم مربوط می شود به اینکه، بازدیدکنندگان چه درکی از شما و نام تجاری شما دارند. در این زمینه، مسئولیت های زیادی بر عهده شما می باشد و درک درست مشتریان از شما باعث موفقیت شما می شود. در نهایت، این مسئولیت شما است که اطمینان حاصل کنید که سبک شخصی و نام تجاری کسب و کارتان در یک سو قرار دارد و به درستی آن دسته از افرادی را که باید، مورد هدف قرار دهند.
استراتژی پنجم : شما باید به درستی خود و خط مشی خود را بشناسید. شما باید با به کارگیری برندینگ احساسی، برند درست برای افراد درست ایجاد کنید. هر چه بیشتر تلاش کنید تا مشتریان خود را بفهمید، متقابلا آن ها نیز شما و برند شما را بهتر درک خواهند کرد.
و در نهایت، برندینگ احساسی(Emotional Branding) یک مفهوم مهم و در عین حال ظزیفی است که به شما امکان می دهد تا با ایجاد ارتباطات لازم با مشتریان خود به موفقیت دست یابید.
بیشتر بخوانید :
مراحل برندسازی (branding) چیست؟
Leave A Comment